معلم و دانش اموز
معلم دانش آموزے را صدا زد و گفت، شعر بنے ادم را بخوان،
دانش اموز شروع ڪرد :
💗 بنے ادم اعضاے یڪ پیڪرند💗
💗ڪه در آفرینش زیڪ گوهرند 💗
💗چو عضوے به درد آورد روزگار 💗
💗دگر عضوها را نماند قرار 💗
بعد ساڪت شد. معلم گفت بقیه اش، گفت آقا نتونستم حفظ ڪنم، مادرم مریضه و گوشه خونه افتاده، پدرم سخت ڪار میڪنه و خرج دوا ودرمونشو میده، من باید ڪارهاے خونه رو انجام بدم و به خواهر و برادر ڪوچیڪترم هم رسیدگے ڪنم، به خدا وقت نڪردم، ببخشید. معلم گفت : همین! ببخشید؟ این ڪه نشد جواب! همه مشڪل دارن، باید درستو میخوندی. مشڪل تو به من مربوط نیست.
در این لحظه پسر با چشمانے خیس گفت : آقا یادم اومد.
تو ڪز محنت دیگران بے غمے نشاید ڪه نامت نهند آدمے
دانش اموز شروع ڪرد :
💗 بنے ادم اعضاے یڪ پیڪرند💗
💗ڪه در آفرینش زیڪ گوهرند 💗
💗چو عضوے به درد آورد روزگار 💗
💗دگر عضوها را نماند قرار 💗
بعد ساڪت شد. معلم گفت بقیه اش، گفت آقا نتونستم حفظ ڪنم، مادرم مریضه و گوشه خونه افتاده، پدرم سخت ڪار میڪنه و خرج دوا ودرمونشو میده، من باید ڪارهاے خونه رو انجام بدم و به خواهر و برادر ڪوچیڪترم هم رسیدگے ڪنم، به خدا وقت نڪردم، ببخشید. معلم گفت : همین! ببخشید؟ این ڪه نشد جواب! همه مشڪل دارن، باید درستو میخوندی. مشڪل تو به من مربوط نیست.
در این لحظه پسر با چشمانے خیس گفت : آقا یادم اومد.
تو ڪز محنت دیگران بے غمے نشاید ڪه نامت نهند آدمے
کهن موزیک